فصلِ هفتم: من مصمم هستم - بخشِ اوّل

بزرگترین موفقیتها از سختیها، بیاطمینانی و ریسک، زاده میشوند.
به برخی از بزرگترین موفقیتهایت در زندگی فکر کن
شاید یک فروشِ فوقالعاده داشته باشی یا یک کسبوکار جدید راه بیندازی، یا یک خانه خریده باشی یا شاید با عشقت ازدواج کرده باشی، یا به مدرسه برگشتهای یا در یک ماراتُن به خطِ پایان رسیده باشی. این میتواند هرچیزی باشد که تو به آن افتخار کنی.
خب، لعنتی چطور بهش رسیدی؟!
خب، احتمالاً روی صندلی لَم نداده بودی و به مشکلات فکر نمیکردی یا ذهنت درگیر کارهای تکراری و خستهکنندهی روزمره نشده بود، یا خودت را درگیرِ افزایشِ قیمت شیر از سال ۱۹۷۷ تا الآن نکرده بودی.
خب پس چه؟
من دقیقاً نمیتوانم حدس بزنم که چه کاری میکردی، اما میتوانم یک چیز را حدس بزنم: تو احساسِ راحتی و آرامش نداشتی. به همین دلیل راهت را عوض کردی، چون اغلب اوقات وقتی احساس کنی که داری از دامنهی امنیت خودت دور میشوی، دستبهکار میشوی و تنبلی را کنار میگذاری.
اضطراب و دودلی را هنگامِ پذیرشِ ریسک در شغلِمان حس میکنیم و سوزشِ ماهیچه و کوتاهشدن تنفسِمان را وقتی تجربه میکنیم که پنج دقیقهی مدام روی تردمیل میدویم. تمامِ موفقیتهای ما، از دلِ مشقّت و بیاطمینانی و ریسک متولد میشوند.
هیچچیز در دنیا، بهایِ داشتن یا ارزشِ انجامدادن را ندارد؛ مگر اینکه با تلاش، درد و سختی بهدست آمده باشد.
«تئودور روزوِلت»
در حقیقت، هرچه میزانِ مشقّت و سختی بیشتر باشد، حس موفقیت شخصی که بعد از آن احساس خواهی کرد، بیشتر خواهد بود.
و به همین دلیل است که موفقیتها و دستاوردهای بزرگ، بسیار کمیاباند. چون خیلی از مَردم دوست ندارند آرامشِ خود را برهم بزنند.