فصلِ پنجم: من از تردید استقبال میکنم - بخشِ پنجم

از تردید استقبال کن
این خواسته میتواند کاملاً شوکهکننده باشد. احتمالاً پس از خواندن این مطلب، دنیا دورِ سرت میچرخد.
دلیلش این است که تو تردید را رَد و از آن دوری میکنی. تو از آن میترسی. تو در تلاشی تا چیزهایی را بشناسی و کنترل کنی که بهراحتی نمیتوانی بشناسی یا تحتِ کنترل داشته باشی. در خوابوخیالِ خودت گیر افتادهای، یعنی همانجایی که بهدنیا آمدهای؛ و نمیتوانی از آن بیرون بیایی.
یک خبرِ خوب: الزاماً اینگونه نیست.
به همین دلیل است که میخواهم طرزِ فکرت را عوض کنی. تردید را بپذیر. جملهی شخصی تو این است: «من از تردید استقبال میکنم.»
با آن روبهرو شو. گرامی بدارش و از آن لذّت بِبَر.
بهیاد داشته باش: تمامِ موفقیتها، تمامِ تجربهها، تمامِ چیزهایی که تو همیشه آرزویش را داری در سرزمینِ تردیدها منتظرت هستند. زمانیکه آن را بپذیری، مطمئناً مثلِ گذشته برایت ترسناک نخواهد بود. یقین داشته باش، تو ممکن است هنوز برای اتّفاقهای پیشِ رو عصبی و کلافه باشی، امّا قطعاً برای دورنمای چیزهایی که ممکن است اتّفاق بیفتد، امیدوار و هیجانزده خواهی بود.
به همان نسبت که سرزمینهای ناشناخته میتوانند آبستنِ اتّفاقهای بدی باشند، میتوانند هرچیزِ خوبی را نیز در خود جای داده باشند. ناشناختهها میتوانند لبریز از فرصت و پیشرفت باشند.
تو را به مبارزه دعوت میکنم که بیرون بیایی و با مشکلات، خیلی جدّی شاخبهشاخ شوی و تردید را در زندگیات بپذیری. کارهایی را شروع کن که سراغِشان نمیرفتی. کارهای روزمرهات را زیرورو کن. برای رسیدن به رؤیاهایت شهامت داشته باش و خودت را در زندگی ریسکپذیر کن.
با کارهای ساده شروع کن. مسیرِ جایگزین برای رفتن به سَرِ کار انتخاب کن. بهجایِ اینکه ناهار را همراه خودت ببری، یا در جاهای دیگر غذا بخوری، به جاهایی سَر بزن که قبلاً نرفتهای. با صندقدار یا خدمتکار سَرِ صحبت را باز کن. به مردمی که از کنارت رد میشوند، لبخند بزن و سلام کن یا با سر به آنها اشارهای دوستانه بکن. اگر با کسی چشمدرچشم شدی، به بهانهای صحبت کن.
یا شاید بهطورِ ذاتی فردِ برونگرایی هستی و تمامِ این کارها را انجام میدهی. چه چیزهایی هست که آرامشت را بههم میریزد؟ چه کارهایی هست که دوست داری انجامِشان بدهی، ولی از ترسِ تردید اجتناب میکنی؟
انجامِشان بده. همینحالا شروع کن. هیچ لحظهای از «الآن» بهتر نیست. عضلاتِ مربوط به تردید در زندگی را قویتر کن. برای اینکه از خودِ زندگی شاکر باشی و لذّت ببری، خودت را با محدودیتها و عقایدِ شخصیات در منگنه قرار نده.
متوقف نشو. بهجایِ اینکه به فکرِ زیادکردن حاشیهی امنِ خودت باشی، تا میتوانی ریسکپذیر باش. به روشی رُو بیاور که قبلاً فکرش را هم نکرده بودی. با انجامِ کارها با روشی کاملاً دور از ویژگیهای رفتاریات، قطعاً شروعِ خوبی خواهی داشت. تردید را در آغوش بکِش و آیندهات را روشن کن!