فصلِ چهارم: من از پَسَش برمی‌آیم - بخشِ پنجم

دکتر نوید گلپایگانی دکتر نوید گلپایگانی دکتر نوید گلپایگانی · 1402/9/11 18:28 · خواندن 1 دقیقه

تو از پَسَش برمی‌آیی

وقتی نهایتاً تمامِ مسائل را در یک دورنما قرار می‌دهی، به این عبارت می‌رسی: «من از پَسَش برمی‌آیم.» تو شروع به باورش می‌کنی، تجربه‌اش می‌کنی و با آن زندگی می‌کنی.

تو می‌توانی این کار را انجام دهی. این تمرین قطعاً جانت را نمی‌گیرد! زندگی‌ات به خطِ پایان نمی‌رسد و شانس‌های زیادی انتظارت را می‌کِشند.

عبارتِ «من از پَسَش برمی‌آیم» به این معنی نیست که تو راه‌حلِ عالی داری. بلکه به این معنی‌ست که به آن چرخ دست پیدا کرده‌ای. همان‌طور که از ابتدای مسیر می‌توانستی نظرت را بگویی، الآن هم می‌توانی نظرت را بگویی.

همیشه جالب نیست، ولی توانستی این کار را انجام دهی. البته این را برای آنکه مخفی‌کاری کرده باشیم یا حس خوبی در تو ایجاد کرده باشیم نمی‌گوییم. اگر به سابقه‌ات نگاهی بیندازی می‌بینی که خودت توانستی این کار را انجام دهی.

با خودِ واقعی‌ات در ارتباط باش و به او بگو:

من از پَسَش برمی‌آیم. من از پسش برمی‌آیم. من از پسش برمی‌آیم.